علی مصیب زاده؛ مریم بقائی
چکیده
فضاهای سبز شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که با ارائه طیف گسترده ای از انواع کارکردها برای محیط شهر، نقش مؤثری را در ارتقاء کیفیت زندگی شهری ایفا می نمایند، با توجه به این مهم، تامین این فضاها و توزیع عادلانه آنها در سطح شهر، از اهمیت بالایی برخوردار است و ما را در رسیدن به شهری عدالت محور یاری می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ...
بیشتر
فضاهای سبز شهری بخشی از زیرساخت های عمومی اند که با ارائه طیف گسترده ای از انواع کارکردها برای محیط شهر، نقش مؤثری را در ارتقاء کیفیت زندگی شهری ایفا می نمایند، با توجه به این مهم، تامین این فضاها و توزیع عادلانه آنها در سطح شهر، از اهمیت بالایی برخوردار است و ما را در رسیدن به شهری عدالت محور یاری می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت برخورداری و نحوه توزیع فضای سبز در مناطق شهر ارومیه و تعیین مکان های بهینه برای ایجاد و توسعه آتی فضای سبز انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد کمی می باشد. گردآوری داده ها و اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی انجام شده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون بهره گرفته شده ودرنهایت اولویت بندی توسعه فضای سبز جدید وآتی شهرارومیه با استفاده از نظر20نفر از متخصصان وکارشناسان فضای سبز وشهرسازی با کمک نرم افزار GIS تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان داد توزیع فضای سبز در شهر ارومیه دربین مناطق پنجگانه شهری متناسب با جمعیت آنها صورت نگرفته است به عبارتی عدالت فضایی کاربری فضای سبز بین مناطق آن رعایت نشده است به گونه ای که منطقه 5 این شهر با سرانه فضای سبز 977/2 مترمربع رتبه اول برخورداری از فضای سبز را به خود اختصاص داده است و منطقه چهار پایینترین میزان از فضای سبز را داراست و با سرانه 611/0 مترمربع در رتبه آخر قرار دارد.
برنامه ریزی شهری
علی مصیب زاده؛ شراره خیاط سلیقه دار
چکیده
محلههای شهری که سلولهای خرد شهری محسوب میشوند، به مرور زمان چالشهایی را از سر میگذرانندکه یکی از اساسی ترین این چالشها، دگرگون شدن چهره محله از طریق تغییر کالبدی بدون در نظر داشتن مورفولوژی شهری و تاریخ محلات قدیمی، سکونت افراد جدید در محله بدون داشتن هیچ حس تعلقی به محله و آشنایی با گذشته و تاریخ محلات، بحران هویتی و نابودی ...
بیشتر
محلههای شهری که سلولهای خرد شهری محسوب میشوند، به مرور زمان چالشهایی را از سر میگذرانندکه یکی از اساسی ترین این چالشها، دگرگون شدن چهره محله از طریق تغییر کالبدی بدون در نظر داشتن مورفولوژی شهری و تاریخ محلات قدیمی، سکونت افراد جدید در محله بدون داشتن هیچ حس تعلقی به محله و آشنایی با گذشته و تاریخ محلات، بحران هویتی و نابودی شخصیت قدیمی محلات در اثر توسعه نامتناسب فضایی میباشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی رابطه بین هویت و تغییرات کالبدی محله عسگرخان ارومیه و هویتبخشی محله با استفاده از روش چیدمان فضایی میباشد. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش آن توصیفی- تحلیل است. جهت گردآوری دادهها از روش مطالعات کتابخانهای- اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی در نرم افزارهای Excel و Spss و روش چیدمان فضایی در نرم افزارهای Depth Map وQGIS استفاده شد. یافته های پژوهش بر اساس همبستگی به دست آمده از آزمون پیرسون (0/446) و همچنین سطح معنی داری (Sig: 0.000)، حاکی از رابطه خطی و مثبت بین هویت محله و شاخصهای کالبدی در محله است. بر اساس آنالیز تکنیک چیدمان فضایی نیز مسیرهای مهم محله در سه تیپ تقسیم بندی شده و جهت ارتقای وضعیت کالبدی و تقویت ارتباطات اجتماعی و هویت و حس تعلق در محله در بعد کالبدی از جمله ارتقای کمی و کیفی کاربریها، قرارگیری عناصر و نشانههای محلی در کنار مسیرهای مهم محله، ایجاد ارتباط بین گذشته و حال از طریق عناصر واسط و .... پیشنهاد گردید.